جواني در شعر فارسی - شهریار
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را
به یاد یار دیرین کاروان گم کرده رامانم
که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را
بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی
چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون جوانی را
چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی
که در کامم به زهرآلود شهد شادمانی را
سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل
خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را
نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان
خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را شهریار
۷ توصیه امام علی(علیهالسلام) به جوانان
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «اعلموا عبادالله ان التقوی دار حصن عزیز»۱؛ بدانید ای بندگان خد، تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است.
بزرگوارتر از آن باش که به پستی تن دهی هرچند تو را به مقصود رساند، زیرا نمی توانی در برابر آن چه از آبرو و شخصیت در این راه از دست می دهی بهایی به دست آوری، و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.
۱- تقوا و پاک دامنی
اهمیت و جایگاه تقوا برای جوانان آن وقت معلوم می شود که تمایلات و احساسات دوره جوانی مد نظر قرار گیرد. برای جوانی که در معرض طغیان غرایز و احساسات تند و شکوفایی خواهش های نفسانی و غریزه جنسی و تخیلات موهوم به سر می برد، تقوا به منزله قلعه و حصار مستحکمی است که او را از تاخت و تاز دشمنان مصون می دارد و مانند سپری است که از اصابت تیرهای زهراگین شیاطین باز می دارد.
شعر ولادت حضرت علی اکبر
ای اهل سماوات بریزید ستاره
میلاد محمّد شده تکرار دوباره
امشب همه والشمس بخوانید
از پارۀ دل گل بفشانید
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
****
این آینۀ ختم رسل هست حسین است
انگار محمّد به سرِ دست حسین است
این لاله و ریحان حسین است
والله قسم جان حسین است
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
زندگینامه حضرت علی اکبر
حضرت علی اكبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،(1)سال43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.(2)
او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد .
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت كرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت كیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو كسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.
بلكه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(ع)است كه جدّش رسول خدا(ص) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته است. (3)
توصيه هاي مهم حضرت علي(ع) در عهدنامه مالك اشتر براي حاكمان اسلامي
سخنان حضرت علي(ع) در عهدنامه مالك اشتر را نميتوان به طور خلاصه بيان كرد؛ چرا كه هر كلمهاي از اين عهدنامه، گنجينهاي از علم و معرفت را به روي مخاطبان و مخصوصاً كساني كه مسؤوليتي بر عهده گرفتهاند، ميگشايد. از اين روي سخنان حضرت را در سه بخش تنظيم و بيان مينماييم:
بخش اول: توصيههاي اخلاقي خطاب به مالك اشتر و ديگر زمامداران اسلامي
1. توصيه به تقواي الهي و تقديم اطاعت خداوند بر همه چيز و پيروي از فرايض و سنتهايي كه خداوند به آن امر فرموده است؛
2. زمامدار اسلامي بايد نسبت به مردم محبت و لطف بورزد و مثل درندگان خونخوار نباشد كه خوردن اموال مردم را غنيمت شمارد؛
3. برخوردار ساختن مردم از عفو و اغماض در مواردي كه امكان دارد؛ زيرا كه مردم در معرض خطا و اشتباه قرار ميگيرند و حاكم بايد عفو و گذشت داشته باشد؛
4. حاكم اسلامي بايد از درون مردم، كينه و عقده را باز كند و نسبت به مردم حسن ظن داشته باشد؛ چرا كه حسن ظن به مردم مشقت طولاني را برطرف ميسازد؛
5. زمامدار اسلامي نبايد عيبجو باشد؛ بلكه بايد افراد عيبجو را نيز از خود دور كند. حضرت ميفرمايد: «دورترين و مبغوضترين رعيت در نزد حاكم، بايد عيب جوترين آنها از مردم باشد؛ زيرا كه اگر مردم عيوبي دارند، حاكم بايد عيوب آنها را بپوشاند»؛
6. زمامدار نبايد سخن چين را تصديق كند؛ هر چند كه خود را در مقام خيرخواهي جلوه دهد. در اين دنيا انسان نماهايي هستند كه به علل مختلف از امتيازاتي كه خدا بر بعضي از انسانها به بركت كوشش و تلاششان عنايت فرموده است، ناراحتند و از اينرو تلاش ميكنند تا آنها را به زمين بزنند. زمامدار بايستي از اين گونه افراد دوري كند؛
7. زمامدار اسلامي در عمل به عهدي كه خدا از او گرفته است، موفق نميشود، مگر با ياري خواستن از خدا و آماده كردن نفس براي احترام به حق؛
8. زمامدار هرگز نبايد از عفوي كه نسبت به كسي روا داشته است، پشيمان، و از كيفري كه به كسي داده است، شادمان گردد؛
9. زمامدار بايد تعدادي از بهترين اوقات شبانهروزي خود را براي ارتباط با خدا اختصاص دهد و براي رسيدن به مقام والاي اخلاص، واجبات و ديگر تكاليف الهي را بدون كمترين نقص انجام دهد؛
10. زمامدار نسبت به وعدههايي كه ميدهد، بايستي وفادار باشد و تخلف نكند.
بخش دوم: توصيههاي اجتماعي حضرت به حاكمان اسلامي