زندگینامه حضرت علی اکبر
حضرت علی اكبر (ع) فرزند ابی عبدالله الحسین(ع) بنا به روایتی در یازدهم شعبان،(1)سال43 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود.پدر گرامی اش امام حسین بن علی بن ابی طالب (ع) و مادر محترمه اش لیلی بنت ابی مرّه بن عروه بن مسعود ثقفی است.(2)
او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود . و به بزرگانی چون پیامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) و امام حسین (ع) نسبت دارد .
ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت كرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت كیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو كسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست.
بلكه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین(ع)است كه جدّش رسول خدا(ص) می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته است. (3)
توصيه هاي مهم حضرت علي(ع) در عهدنامه مالك اشتر براي حاكمان اسلامي
سخنان حضرت علي(ع) در عهدنامه مالك اشتر را نميتوان به طور خلاصه بيان كرد؛ چرا كه هر كلمهاي از اين عهدنامه، گنجينهاي از علم و معرفت را به روي مخاطبان و مخصوصاً كساني كه مسؤوليتي بر عهده گرفتهاند، ميگشايد. از اين روي سخنان حضرت را در سه بخش تنظيم و بيان مينماييم:
بخش اول: توصيههاي اخلاقي خطاب به مالك اشتر و ديگر زمامداران اسلامي
1. توصيه به تقواي الهي و تقديم اطاعت خداوند بر همه چيز و پيروي از فرايض و سنتهايي كه خداوند به آن امر فرموده است؛
2. زمامدار اسلامي بايد نسبت به مردم محبت و لطف بورزد و مثل درندگان خونخوار نباشد كه خوردن اموال مردم را غنيمت شمارد؛
3. برخوردار ساختن مردم از عفو و اغماض در مواردي كه امكان دارد؛ زيرا كه مردم در معرض خطا و اشتباه قرار ميگيرند و حاكم بايد عفو و گذشت داشته باشد؛
4. حاكم اسلامي بايد از درون مردم، كينه و عقده را باز كند و نسبت به مردم حسن ظن داشته باشد؛ چرا كه حسن ظن به مردم مشقت طولاني را برطرف ميسازد؛
5. زمامدار اسلامي نبايد عيبجو باشد؛ بلكه بايد افراد عيبجو را نيز از خود دور كند. حضرت ميفرمايد: «دورترين و مبغوضترين رعيت در نزد حاكم، بايد عيب جوترين آنها از مردم باشد؛ زيرا كه اگر مردم عيوبي دارند، حاكم بايد عيوب آنها را بپوشاند»؛
6. زمامدار نبايد سخن چين را تصديق كند؛ هر چند كه خود را در مقام خيرخواهي جلوه دهد. در اين دنيا انسان نماهايي هستند كه به علل مختلف از امتيازاتي كه خدا بر بعضي از انسانها به بركت كوشش و تلاششان عنايت فرموده است، ناراحتند و از اينرو تلاش ميكنند تا آنها را به زمين بزنند. زمامدار بايستي از اين گونه افراد دوري كند؛
7. زمامدار اسلامي در عمل به عهدي كه خدا از او گرفته است، موفق نميشود، مگر با ياري خواستن از خدا و آماده كردن نفس براي احترام به حق؛
8. زمامدار هرگز نبايد از عفوي كه نسبت به كسي روا داشته است، پشيمان، و از كيفري كه به كسي داده است، شادمان گردد؛
9. زمامدار بايد تعدادي از بهترين اوقات شبانهروزي خود را براي ارتباط با خدا اختصاص دهد و براي رسيدن به مقام والاي اخلاص، واجبات و ديگر تكاليف الهي را بدون كمترين نقص انجام دهد؛
10. زمامدار نسبت به وعدههايي كه ميدهد، بايستي وفادار باشد و تخلف نكند.
بخش دوم: توصيههاي اجتماعي حضرت به حاكمان اسلامي
ویژگی های حاکم در سیره نظری و عملی امام علی (ع)
مقدمه:
ویژگی های حاکم، مهم ترین مسأله در حکومت دینی، از دیدگاه امام علی علیه السلام می باشد. با تفحص و تعمق در سیره عملی و نظری ایشان چنین برداشت می شود که مهم ترین عامل رشد وتوسعه همه جانبه و تأمین امنیت و رفاه یک جامعه را ایشان، در نقش حاکم و زمامداران آن تلقی می نمایند. بدین صورت که حاکم را نمونه کامل یک مسلمان و انسان تلقی نموده که بهترین مصداق آن را معصوم می داند. در زمان غیبت و یا عدم حضور معصوم فردی را لایق چنین مقامی می داند که بیش ترین ویژگی معصوم، در او متبلور باشد. در این نوشتار، سعی شده است که ویژگی های کلیدی و اصلی یک حاکم از دید امام علیه السلام مطرح گردد. گرچه با تعمق در نامه ها، خطبه ها و حکمت های امام علیه السلام شاید دهها ویژگی کوچک و بزرگ به طور صریح و ضمنی برای حاکم و زمامداران او مطرح شده باشد، ولی در چنین بحث کوتاه و فشرده، مجال پرداختن به تمام آن ها نبوده است و تلاش گردیده به مهم ترین آن ها پرداخته و ویژگی های جنبی تا حدودی در ذیل آن ها مطرح گردد.
ویژگی های اصلی حاکم از دیدگاه علی علیه السلام در هشت مبحث ایمان، تقوا، ساده زیستی، مردمی بودن، مدیر خوب بودن، عادل و معتدل بودن، زیرک و کیّس بودن، عالم و متخصص مسائل سیاسی اجتماعی بودن و دارای تجربه و حسن شهرت سیاسی بودن، عنوان و هر کدام به اجزای جزئی تر، تقسیم شده که بدین شرحند:
یا امام رضا
سلام آقا مرا خوانده ای تا به سویت بیایم آقا جان از راه دور می گویم که مشتاقانه منتضر دیدن صحن و سرایت هستم
آیا این لیاقت را من دارم تا به دعوت شما پا به صحنت بگذارم
آقا جان که خودم را حالا زایرت مد دانم و از همین راه دور حاجاتم را می گویم و امید دارم که شما برای من رو کنید
ولی آقا جان من قبل از هر حاجتی شما را از خدا می خواهم و این زیارت را می آیم تا شما را بشناسم
امید آن دارم تا خود شما من را در این راه کمکم کنید
آقا بگو که مرا قبول کردی
بهترین مردم در نظر امام حسن علیه السلام
من در مورد برادری به شما خبر میدهم که در چشم من بزرگترین مردم است. و سرآمد آنچه که او را در چشم من بزرگ کرد، کوچکی دنیا در چشم او بود. او خارج از قلمرو شکم خویش بود، در نتیجه آنچه را که نمییافت، هوس نمیکرد و وقتی مییافت، ذخیره نمیکرد و از قلمرو شهوت خود نیز خارج بود، پس عقل و دیدگاه او را خوار نمیکرد و از قلمرو نادانی و بیفکری خارج بود، بنابراین جز به آنچه که سودش مطمئن است دست دراز نمیکند. نه خشمناک میشود و نه ناراحت و وقتی با دانشمندان میآید چنان است که بیش از آن که بخواهد سخن بگوید دوست دارد شنونده باشد.