در دین اجبار نیست؛ پس حجاب اختیاری است!
وقتی صحبت از حجاب خصوصا در گرمای تابستان میشود، ذهن با انبوه پرسشها و شبهات درگیر میشود. مهمترین شبههای که به ذهن تبادر میکند این است که مگر خداوند در قرآن نفرموده است که در دین اجبار نیست، پس حجاب نیز اجباری نیست!
بیایید در این فرصت با خودمان جدیتر باشیم و وجدان خود را به قضاوت بگذاریم. پذیرش یک آیین یا ورود در یک سازمان اختیاری است، ولی هیچ آیین و سازمانی بدون قانون نیست، حتی اگر قوانینش مورد پذیرش ما نباشد. پس از ورود به سازمان باید مطابق قوانینش رفتار کرد و این مطابق عقلانیت است.
بعضیها میگویند در قرآن آمده که اجباری در دین نیست. بله منظورشان این آیه قرآن است: «لا اکراه فى الدّین قد تَبَیّن الرّشدُ مِن الغىِّ [بقره/256] در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه به خوبى آشکار شده است». همه قبول داریم که تفسیر آیات قرآن یک علم است و باید از مفسرین جویا شد. گروهى از مفسّران بر آنند که آیه، پیامى جهانشمول و انسانى دارد. میگویند: دین یک مساله اعتقادى و قلبى است و اکراه و اجبار در آن محال است و بنده مختار و مخیر میباشد و این قولى است که با بیانات مختلف از ناحیه مفسرین خصوصاً مفسرین معاصر ذکر شده است.[1]
مختار بودن انسان در پذیرش دین بدان معنا نیست که از پذیرش دین حق سر باز زند. همچنان که: مختار بودن انسان در حفظ جان و سلامتی خود، بدان معنا نیست که جایز باشد خودکشی کند، یا در حفظ سلامتی خود کوتاهی نماید. از سویی «مجبور نیستید» به معنای «مجاز هستید» نمیباشد و عقاب دنیوی و اخروی نیز برای همین منظور وضع شده است. به عنوان مثال: «مجبور نیستی نماز بخوانی یا روزه بگیری» یعنی به تو اختیار اطاعت یا تخلف دادهام، نه این که مجازی دلت خواست بخوان و دلت خواست نخوان!
پس معنای «لا اکره فی الدین» این نیست که هر کس در دین آزاد است، بلکه معنای آن آیه این است که اسلام برای پذیرش دینش هرگز غیر مسلمانان را اجبار نمیکند، بلکه با منطق و برهان آنها را دعوت به اصل پذیرش اسلام مینماید.[2] پس کسانی که وارد دین اسلام شدهاند مشمول این آیه نیستند و اساسا عقل هم نمیپذیرد پس از ورود به سازمانی در اجرای قوانین آن اختیار باشد، زیرا موجب هرج و مرج میشود.
در بررسی شأن نزول آیه نیز میتوان فهمید که این آیه، در سوره بقره مىباشد. و نزول آيات سوره بقره بدون ترديد پس از هجرت به مدينه آغاز گرديده است. و چندين سال به طول انجاميده است[3] يعنى در زمانى كه نظام اسلامى در حال شكلگيرى و استحكام بوده است.
از سوی دیگر در خداوند در قرآن دستور صریح به رعایت حجاب داده است و کسانی که به آیه عدم اجبار در دین تمسک مینمایند، علاوه بر توجیه آیه باید به آیات صریح حجاب نیز باید پاسخ دهند. خداوند متعال با بیان دستورالعمل پوشش بانوان در جامعه، حجاب را عامل رستگاری آنها برشمرده و میفرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (نور/31) و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمتکاران مرد که [از زن] بینیازند یا کودکانی که بر عورتهای زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهای خود را [به گونهای به زمین] نکوبند تا آنچه از زینتشان نهفته میدارند معلوم گردد ای مؤمنان همگی [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید».
در احادیث نیز بر اهمیت حجاب تاکید شده و ترک آن از نشانههای مردم آخرالزمان بیان شده است. یکی از اصحاب امیرمومنان میگوید شنیدم که حضرت میفرمود: «در آخرالزمان و نزديك شدن زمان موعود (قيامت يا زمان ظهور حضرت مهدى(عليهالسّلام)) كه بدترين زمانهاست (چون جهان از ظلم و ستم پر شود) زنانى ظاهر مىشوند بىحجاب و عريان بيرون آمده خودنمائى مىكنند، از دين خارج مىشوند(به احكام دين توجهى ندارند) در فتنهها (آشوبها يا محافل عيش و شهوت) داخل مىشوند و شهوترانى روى مىآورند و به لذات جوییها شتابانند، حرامهاى الهى را حلال مىكنند و در جهنم هميشه خواهند ماند».[4]
باید پذیرفت که ریشه اصلی عدم رعایت حجاب، پذیرش دین از روی تقلید و مطالعه و تحقیق نکردن در اصول عقیدتی آن است. اگر خدا را عالمانه باور داشته باشیم، اطاعت از دستورات او و پذیرش قوانین دین نیز سادهتر خواهد بود.
—————————————————————-
پی نوشت
[1]. مجمع البیان، ج 2، ص 126؛ تفسیر المیزان، ج 2، ص 342؛ نمونه، تفسیر نمونه، ج 2، ص 279 - 280.
[2]. http://www.erfan.ir/farsi/29268.html
[3]. ر.ك: معرفت، هادى، تلخيص التمهيد، ص 101.
[4]. من لا یحضره الفقیه، کتاب النکاح (المذموم من اخلاق النساء و صفاتهن)، حدیث 5. متن حدیث: «روی الأصبغ بن نباته عن اميرالمؤمنين (عليه السلام) قال: سمعته یقول: يظهر في آخر الزمان واقتراب الساعة -و هو شر الازمنة- نسوة كاشفات عاريات، متبرجات من الدين، داخلات في الفتن، مائلات الي الشهوات، مسرعات الي اللذّات، مستحلات للمحرّمات، في جهنم خالدات»
منبع :رهروان ولایت