سازشکاری از نظر امام علی (ع)
برای مصانعه یک معادل فارسی دقیق نیست. شاید بشود گفت سازش کاری، یا ملاحظه کاری، یا معامله گری. اما با این که همه اینها مصانعه هستند، ولی مصانعه بیش از اینها است. آنگاه که به علی پیشنهاد کوتاه آمدن در عزل معاویه می شد، این کار در تعبیرات علی و یارانش نوعی مصانعه تعبیر می شد.
علی حتی از اینکه به خاطر مصلحت، از آن نوع مصلحتهائی که سیاستمداران خود را با آنها تطبیق می دهند، یک ساعت اجازه دهد معاویه سر کار خود بماند امتناع کرد و آن را مصانعه می دانست.
« استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر(صفحه 102-99) چنین می نویسد:
“امام علی (ع) در زمینه شرط موفقیت مصلح دینی در نهج البلاغه، حکمت 110 بیان می کند: «لا یقیم امر الله سبحانه من لا یصانع و لا یضارع و لا یتبع المطامع؛ تنها کسی می تواند فرمان خدا را به پا دارد که سازشکاری و هم رنگی نکند و از پی مطامع خود نرود».
. اما با این که همه اینها مصانعه هستند، ولی مصانعه بیش از اینها است.
آنگاه که به علی پیشنهاد کوتاه آمدن در عزل معاویه می شد، این کار در تعبیرات علی و یارانش نوعی مصانعه تعبیر می شد. علی حتی از اینکه به خاطر مصلحت، از آن نوع مصلحتهائی که سیاستمداران خود را با آنها تطبیق می دهند، یک ساعت اجازه دهد معاویه سر کار خود بماند امتناع کرد و آن را مصانعه می دانست.
اصحاب و دوستان احیانا می آمدند و در حضورش او را ستایش می کردند، او را محتشم می شمردند، با القاب و عناوین یاد می کردند، از اینکه اگر نقصی در کارها به نظرشان برسد و ابراز کنند، خودداری می کردند و علی به شدت آنها را از این روش نهی می کرد و این عمل آنها را نوعی مصانعه می خواند و می گفت:
«لا تخالطونی بالمصانعة و لا تکلمونی بما تکلم به الجبابرة؛ با من با سبک مصانعه معاشرت نکنید، با من به طرزی که با جباران و ستمگران سخن گفته می شود، یعنی چاپلوسانه و تملق آمیز و مداحانه و در لفافه القاب مطنطن و عناوین مجلل، سخن مگوئید» (نهج البلاغه، خطبه 216).
صریح می گفت من دوست دارم مردم آنگاه که با من روبرو می شوند به جای تعارفات و مداحیها، نقصها و عیبهائی که به نظرشان می رسد با کمال صراحت رو در روی من بگویند. رودربایستی در اجراء امر خدا داشتن مصانعه است.
ملاحظه دوست و رفیق و فرزند و خویشاوند و مرید را در کارها دخالت دادن مصانعه است. قرآن کریم لغت ادهان را به کار برده است که معمولا در عرف امروز مداهنه به کار برده می شود. ادهان یعنی روغن مالی. در اصطلاح امروز فارسی زبانان، شیره مالی یا ماست مالی گفته می شود. این تعبیر معمولا در موردی به کار برده می شود که یک امری به جای اینکه به طور جدی اجرا شود، به صورتسازی بدون حفظ محتویات قناعت می شود.
قرآن می فرماید که کفار دوست دارند که تو اهل مداهنه می بودی تا مداهنه می کردند. مثلا صورت توحید، صورت برادری و برابری، صورت ممنوعیت ربا محفوظ می بود، اما حقیقت و محتوا، نه. خلاصه اینکه دوست داشتند تو اهل مصانعه بودی و نیستی. پس سمبل کردن، به صورتسازی قناعت کردن مصانعه است. رفیق بازی، ملاحظه دوستان، فرزندان، خویشاوندان و مریدان را در اجراء امر خدا دخالت دادن مصانعه است.
داستانی از علی (ع) در تاریخ مسطور است که از این جهت آموزنده است: آنگاه که علی (ع) به فرماندهی یک سپاه با سربازانش از یمن برمی گشت و حله های یمنی همراه داشت که متعلق به بیت المال بود، نه خودش یکی از آن حله ها را پوشید و نه به یکی از سپاهیان اجازه داد در آنها تصرف کند. یکی دو منزل نزدیک مکه (آنوقت پیامبر اکرم برای مراسم حج به مکه آمده بود) خود برای گزارش زودتر به حضور رسید و سپس برگشت که با سربازانش با هم وارد مکه شوند. وقتی که به محل سربازان رسید، دید آنها آن حله ها را آورده و پوشیده اند. علی بدون هیچ ملاحظه و رودربایستی و مصلحت اندیشی سیاسی، همه را از تن آنها کند و به جای اول گذاشت.
سربازان ناراحت شدند. وقتی که به حضور رسول خدا رسیدند، از جمله چیزهائی که رسول خدا از آنها پرسید این بود که از رفتار فرمانده تان راضی هستید؟ گفتند بلی، اما ماجرای حله ها را به عرض رساندند. اینجا بود که رسول خدا جمله تاریخی را درباره علی فرمود: «انه لا خشن فی ذات الله؛ او در راه اجرای فرمان خدا خشن و سختگیر است». یعنی علی آنجا که پای امر الهی برسد، از هرگونه مصانعه و ملاحظه کاری به دور است. مصانعه و مصانعه دوستی نوعی ضعف و زبونی است و نقطه مقابل، خشونت اصولی است که نوعی شجاعت و قوت است.”