تحصیل یا تزکیه 1
علم بدون تزکیه، علم نیست[43]و پیغمبر - صلی الله علیه و آله و سلم - فرمود:
«و لا تدخل الملائکة بیتا فیه کلب» .
یعنی:
«ملائکه داخل نمی شود بر خانه ای که در آن سگ باشد» . (51)
پس، هرگاه خانه دل مملو از صفات رذیله که سگان درنده هستند باشد، چگونه. ملائکه که حمله علوم و معارف اند داخل می شوند؟ و از اینجا معلوم می شود که کسانی که عمر خود را صرف تحصیل علم از طریق مجادلات کلامیه و استدلالات فکریه نموده اند، و از تزکیه نفس از صفات ذمیمه غافل مانده اند، بلکه دلهای ایشان متعلق به «قاذورات» (52)دنیای دنیه، و نفوس ایشان منقاد قوه غضبیه و شهویه است، از حقیقت علم بی خبر، و سعی ایشان بی ثمر است. و آنچه را تحصیل کرده اند و علم پندارند، بر خلاف واقع است، زیرا که علم حقیقی را بهجت و سرور و صفا و نوری است، و دلی را که نورعلم واقعی در آن داخل شد مستغرق لجه عظمت خداوند جلیل، و محو مشاهده جمال جمیل می شود، و التفات به غیر او نمی کند. و غایت همت اکثر این اشخاص تحصیل زخارف دنیا، و حصول منصب و جاه و شهرت در بلاد، و تسخیر قلوب عباد است. و نه همین است که صفات خبیثه و اخلاق رذیله، مانع از طلوع انوار علوم حقیقیه از مطلع فیوضات الهیه باشد و بس، بلکه بدون تزکیه نفس و تصفیه قلب، عبادات ظاهریه رااثری، و طاعات بدنیه را ثمری نیست. و چه فایده مترتب می شود بر آراستن ظاهر وکاستن باطن.
قال الله - سبحانه - :
«ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»
یعنی:
«نماز، باز می دارد نمازگزاران را از اعمال زشت و منکر» . (53)
اگر نماز با خباثت باطن و اخلاق سیئه مقبول خداوند بی نیاز بودی، پس چرا می بینی اکثر مردم را که هر روز نماز پنجگانه به جا می آورند، و هر ساعت چندین منکر ومعصیت از ایشان صادر می شود؟ !
و حضرت فرمودند:
«الصلوة معراج المومن»
یعنی:
«به واسطه نماز مؤمن عروج می کند به معارج قرب پروردگار» . (54)
پس اگر آنچه می کنیم نماز باشد چرا بجز تنزل و هبوط از خود نمی یابیم؟ !
گرنه موش دزد در انبان ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست؟
اول ای جان دفع شر موش کن
بعد از آن در جمع گندم جوش کن
و مثال کسانی که مواظبت بر عبادات جسمیه می کنند، و صفای دل و پاکی آن وظلمت نفس و
[44]ناپاکی آن را فراموش کرده اند، و التفاتی به آن نمی کنند مانند قبور مردگان است که ظاهر آن را زینت نمایند، و در باطن آن مردار گندیده پنهان است. یامثل خانه ای است ظلمانی و تاریک که چراغی بر بام آن نهند. یا چون مرد دهقانی است که تخمی افکند و آن تخم سبز شود، و با آن گیاهی که زرع را تباه می کند بروید، و آن شخص سر آن گیاه را قطع کند و از بیخ آن غافل ماند، تا آنکه قوت گیرد و همه محصول آن را فاسد و خشک نماید. یا شبیه شخصی است که بدن او را «جرب» (55)فراگرفته باشد، و طبیب حاذق امر فرماید که: دوائی بنوشد که ماده جرب را از باطن قلع نماید، و طلائی را بر ظاهر بدن بمالد که اثر آن را از ظاهر دفع کند، و او دوا را ترک کند و به طلا اکتفا نماید، و هر چه به طلا دفع شود، از چشمه باطن «اضعاف» آن منفجرگردد تا او را هلاک سازد.
51. مسند احمد بن حنبل، ج 4، ص 28 و من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 159، رقم 744.52. پلیدی ها، نجاستها.53. عنکبوت، (سوره 29) ، آیه 45.54. سیر سلوک علامه مجلسی (مترجم) ص 5855. یکی از بیماریهای جلدی است که عوارض آن، سوزش و خارش پوست بدن و پیدا شدن دانه های بسیارریز در روی آن است.
کتاب معراج السعادة